بهاری که پا نهاده در چشمِ سبزه ها درکوچه های شهرماجز لباس نو ندید ,بهار-لباس ...ادامه مطلب
خوب شدتاجران شکر نمی دانند از آن همه نبات که بر لبان داری ,لب.نبات ...ادامه مطلب
آفتابی که گونه های ترا سرخ می کند قلب سوزان من است حالا که نیستی دلخوشیم نگاه به جانِ سردِ ماه ی ست هر شب دورتر می شود ,افتاب.قلب.سوزان.ماه ...ادامه مطلب
تو مثلِ لبخندی کوتاه بدون حرف میانِ شکوفه های سرخ که از بوسه ها دور است ,تو.لبخند.شکوفه.بوسه ...ادامه مطلب